می خواستم برات چیزی بنویسم قلم نداشتم ، استخوانم را تراشیدم دیدم جوهر ندارد ، رگم را پاره کردم دیدم کاغذ ندارم ، روی قلبم نوشتم همیشه دوستت دارم.

________________

پشت شیشه سکوتم فصل بارون و تگرگه / کاشکی از نگام میخوندی بعد تو زندگی مرگه.

________________

پر بارون میشه بی تو ، ابریه چشای خیسم ، من هم عاشقونه هامو ، واسه چشتات می نویسم ، من همیشه تو دستام ، واسه تو ستاره دارم ، تو بخوای ستاره هامو ، جای چشات جا میزارم.

________________

تقدیم به کسی که جنسش کیمیاست ، عهدش وفاست ، مهرش صفاست ، حسابش از همه جداست.

________________

سلام خوبی !؟ میدونی دارم چی میخورم!؟ حسرت یک لحظه دیدن تو!

________________

من به چشمای تو محتاجم و بس ، بی تو دق مرگ میشم کنج قفس ، کاش میشد بهت بگم دوستت دارم به خدا صحبت عشقه نه هوس.

________________

میدونی فرق تو با عزراعیل چیه ؟ اگه عزرائیل رو ببینم میمیرم ولی اگه تو رو نبینم میمیرم!

________________

دوباره فال حافظ و دوباره توی فالمی ، همیشه در خیالتم اگر چه بی خیالمی

________________

تقصیر هیچکس دیگه نیست ، قصه ما تموم شده ، حیف همه خاطره ها ، به پای کی حروم شده.

________________

اگر پنهانی از چشمم ولی در خاطرم هستی ، وفا دارم به عهد خود اگر اهل وفا هستی.

________________

تو مپندار که من یاد تو را خواهم برد ، من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد.

________________

در نهان به آنهایی دل می بندیم که دوستمان ندارند! و در آشکارا از آنانی که دوستمان دارند غافلیم! شاید این است دلیله تنهایی ما!

گفتی که بیا و از وفایت بگذر
از لهجه بی وفاییت رنجیدم
گفتم که بهانه ات برایم کافیست
معنای لطیف عشق را فهمیدم
**********************************

کاش به پرنده بودی و من واسه تودونه بودم
شک ندارم اون موقع هم این جوری دیوونه بودم
کاش تو ضریح عشق تو یه روز کبوتر می شدم
یه بار نگاه می کردی و اون موقع پر پر می شدم

 

**********************************

 

شبی گفتی نداری دوست من را
نمی دانی که من شب چه کردم
خوشا بر حال آن چشمی که آن را
به زیبایی پسندیدی و رفتی

 

**********************************

 

به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاست
قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم

 

**********************************

حالا بدان تو که رفتی در حسرت بازگشت
یک آسمان اشک آن شب در کوچه پایشده بودم
هر گز پشیمان نگشتم از انتخاب تو هرگز
رفتی که شاید بدانم بیهوده رنجیده بودم

 

**********************************

 

تو مثل مرهم یاسی برای قلب شکسته
تو مثل سایبان امیدی برای یک دل خسته
تو مثل غنچه لطیفی به رنگ حسرت شبنم
تو مثل خنده یاسی و مثل غربت یک غم

 

**********************************

می توان در قلب های بی فروغ
لحظه ای برقی زد و خورشید شد
می توان در غربت داغ کویر
آن ابری که می بارید شد

 

**********************************

چه می شود تو صدایم کنی به لهجه موج
به لحن نقره ای و بی صدای چشمانت
تو هیچ وقت پس از صبر من نمی ایی
در انتظار چه خالیست جای چشمانت

 

**********************************

تو نازنین من بودی مثل حالا تا همیشه
کاشکی به جز من هیچ کسی این قدر زیاد دوست نداشت
یا که دلت عشق منو اول عشقاش می گذاشت

 

**********************************

رویای من همیشه به یاد تو سبز بود
رفتی و حرفی از غم رویا نمی شود
رفتی و دل میان گلستان غریب ماند
دیگر بهار محو تماشا نمی شود

 

**********************************

نمی دانم چرا رفتی
نمی دانم چرا شاید خطا کردم
و تو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا، تا کی ، برای چه

 

**********************************

من در اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل
میان غصه ای از جنس بغض کوچک یک ابر
نمی دانم چرا شاید به رسم و عادت پروانگی مان باز
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم

 

**********************************

چه می شد گر دل آشفته من
هر چشم تو عادت نمی کرد
و ای کاش از نخست آن چشمهایت
مرا آواره غربت نمی کرد

 

**********************************

تو را آن قدر در دل می سرایم
که دل یعنی ترا زیبا سرودن
فدای تو شقایق احساس
و رویای بی آغاز سرودن

 

**********************************

و حالا انتهای کوچه شعر
منم با انتظاری مبهم و زرد
ولی ایکاش جادوی نگاهت
غزل های مرا غارت نمی کرد

 

ز کویت رفتم و الماس  ِ طاقت بر شکستم برو با یار  ِ خود بنشین که من بارِ سفر بستم.

که بعد  ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهی خورد فلانی یار  ِ خوبی بود و من ،قدرش ندانستم

.

.

وقتی دلمو شکستی حس کردم بیشتر  دوستت دارمچون حالا دلم چندین تیکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت
.

.

.

فکر میکردم که برام یه رفیق و همدمی.

تو کویر آرزو باران رحمتی

به گمونم آخر عاشقای عالمی

بذار راحتت کنم ، فکر میکردم آدمی!ا

.

.
چقدر سخته

کسی رو که دوستش داری نتونی بهش بگی که دوستش داری وچقدر

بده که کسی تورو دوست داشته باشه واینو نتونه بهت بگه
.

.

.

چقدر سخته.

تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید وبجاش یه

زخم همیشگی رو قلبت هدیه داد زول بزنی و بجای اینکه

لبریز کینه و نفرت شی حس کنی که هنوز هم دوسش داری

.

.

چقدر سخته.

دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که

یبار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده

.

.

چقدر سخته.

تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما

وقتی دیدیش هیچ چیزی بجز سلام نتونی بگی

.

.

چقدر سخته

وقتی که پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه

اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز دوسش داری

بلبل باغ توام ، مشتاق دیدار توام / غم مخور دلدار من ، تا زنده ام یاد توام .
 .

.

.

اشک چشمام جمع شده ، یواش یواش سنگ شده / خبر داری چه اندازه ، دلم برات تنگ شده ؟
 

 .

.

.

آنکه هر شب تا سحر سوزد ز هجرانت منم / آنکه چون پروانه ای گردیده حیرانت منم .
 

 .

.

.

دستت را به من بده تا از آتش بگذریم ، آنان که سوختند همه تنها بودند !
 

 .

.

.

نامه هایم را برای پاره کردن نوشتم ، می توانی بسوزانیشان ، حرف هایم را بی دلیل گفته ام ، می توانی فراموششان کنی ولی عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام ، نمی توانی دوستم نداشته باشی !
 

 .

.

.

از اداره ی کشاورزی مزاحمتون میشم ، لطفا به محبتی که تو دلم کاشتید رسیدگی کنید !

 .

.

.

 

ای که با یاد تو در آتش غم می سوزم / یاد من کن که به یادت همه شب می سوزم .

 .

.

.

کجایی ؟ همه دنبالت می گردند ، فکر می کنند گم شدی ، بگم تو قلبمی خیالشون راحت بشه ؟
 

 .

.

.

عشق یعنی با تو گشتن هم کلام / عشق یعنی انتظار یک سلام / عشق یعنی دستهای رو به دوست / عشق یعنی مرگ در راهت نکوست / عشق یعنی شاخه ای گل در سبد / عشق یعنی دل سپردن تا ابد .
 

 .

.

.

نمیخواهم قلب تو باشم که با هر اتفاق بشکنم ، میخواهم روح تو باشم که تنها در هنگام مرگ از تو جدا شوم.

واژه ی دوستت دارم برای عظمت و شکوه قلب مهربانت 

چقدر بی رنگ است وقتی تو سرچشمه ی تمام خوبی ها هستی  . . . 

. 

تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم . . . 

مثل ایرانسل خرابتم 

مثل ۹۱۹ همراهتم 

مثل ۹۱۲ رفیق با کلاستم

بچه که بودیم دل درد ها را به یک زبان ناله میکردیم ، همه میفهمیدند 

بزرگ که شدیم درد دل ها را به صد زبان میگوئیم ، کسی نمیفهمد . . . 

خدا آنروز که دنیا را نهاده / به هرکس هرچه لایق بوده داده 

به بلبل ناله مستانه داده / به طاووس جعبه شاهانه داده 

به جغد هم در خرابه لانه داده / به شیر هم قدرت مردانه داده 

به من هم نازنینی مثل تو داده 

عاشقی چیزی برای هدیه نیست / طرح دریا و غروب و گریه نیست 

عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست / صحبت از شمع و گل و پروانه نیست 

عاشقی تنهای تنها یک تب است / بی تو مردن در سکوت یک شب است . . . 

عهد کن یارم بمانی تا قیامت ای رها 

اولین و آخرین عشقم بمانی با وفا 

کلبه ای با هم بسازیم با ستونی استوار 

گر کنارم تو نباشی ، بی قرارم بیقرار 

سلام من تقدیم به لبهای بسته 

از طرف قلب شکسته . . . 

در را باز کن خبری دارم ، قلبم را بشکاف نامه ای دارم 

نامه را باز کن ، دوستت دارم . . . 

آموخته ام که وقتی ناامید میشوم ، خداوند با تمام عظمتش ناراحت میشود 

و عاشقانه انتظار میکشد که به رحمتش امیدوار شوم  . . . 

خداوندا دوستان من ارمغانی از رحمت بیکران تواند 

خرسندشان دار به تندرستی . . . 

می خواستم بمانم ، رفتم ، می خواستم بروم ، ماندم 

نه رفتن مهم بود و نه ماندن ، مهم من بودم که نبودم 

این آیینه می شکند و به هزار تصویر تکثیر می شود 

حالا بگو سهم نداشته ام از این همه “تو” کدام است ؟ 

شاید پاکترین هوای دنیا ، متعلق به لحظه ای است که دلمان هوای هم میکند . . . 

آرام بخوان چون آهسته نوشتم ، بی پروا بخوان چون از خود نوشتم 

نزدیک کسی نخوان چون تنها نوشتم و از دل بخوان چون با دل نوشتم دوستت دارم . . . 

ای عشق مرا به شط خون خواهی برد / چون قیس به وادی جنون خواهی برد 

فرهاد صفت در آرزویی شیرین / دنبال خودت به بیستون خواهی برد . . . 

سالها پرسیدم از خود کیستم ؟ / آتشم ؟ شورم ؟ شرارم ؟ چیستم ؟ 

دیدمش امروز و دانستم اکنون / او به جز من ، من به جز او نیستم . . . 

در قفس تنهاییم تنها یاد توست که مرا به اوج همه ی دوست داشتنها 

به پرواز در می آورد . . . 

برای رسیدن به توست که پرواز میکنم ، نکند قفس باشی ! 

با جمله ی رندان جهان هم کیشم / خیام ترانه های پر تشویشم 

انگار شراب از آسمان می بارد / وقتی که به چشمان تو می اندیشم . . . 

آه ، تنهایی ما غمگین است / درد دوری به دلم سنگین است 

یاد ایام گذشته به دلم / زنده بادا که چقدر رنگین است . . .